طراحی وب سایت حرف های بودار! - کوهپایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ در صفت مؤمن فرمود : ] شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش . سینه او هرچه فراختر است و نفس وى هرچه خوارتر . برترى جستن را خوش نمى‏دارد ، و شنواندن نیکى خود را به دیگران دشمن مى‏شمارد . اندوهش دراز است ، همتش فراز . خاموشى‏اش بسیار است ، اوقاتش گرفتار ، سپاسگزار است ، شکیبایى پیشه است ، فرو رفته در اندیشه است ، نیاز خود به کس نگوید ، خوى آرام دارد ، راه نرمى پوید . نفس او سخت‏تر از سنگ خارا در راه دیندارى و او خوارتر از بنده در فروتنى و بى آزارى . [نهج البلاغه]

حرف های بودار!

ارسال‌کننده : محمد رضا آتشین صدف در : 86/8/10 10:16 صبح

         

                 بوی کبر و بوی حرص و بوی آز    در سخن گفتن بیاید چون پیاز

مولانا در مثنوی داستان گروهی را نقل می کند که در هندوستان به راهی می رفتند. در آغاز راه، پیری به آنها گفته بود که در این راه با پیل بچگانی روبرو خواهید شد که چاقند و اشتها انگیز. مبادا آنها را بکشید و بخورید چون مادرانشان در پی آنهایند و بوی بچۀ خود را می شنوند و هر کس را که از گوشت طفل او خورده باشد عمیقا دخلش را می آورد. اما آنچه نباید اتفاق بیفتد افتاد و همه خوردند جز یک نفر. فیل مادر و بو کشیدن از دهان و لت و پار کردن اساسی فلک زده ها به جز همان یک نفر.
در آخر داستان مولانا بیتی را که بنده در اول داستان آوردم می آورد.
این را برای آن گفتم که؛
 اولا کسی فیلش یاد هندوستان نکند.
 ثانیا مواظب حرف زدنتان باشید آقا!
ثالثا اصلاحاتی در خودمان ایجاد بفرماییم و گرنه بوش در میاد. بدجوری هم درمیاد.

 




کلمات کلیدی :